در اینجا بحثی پیش می آید ک ریشه فقهی دارد، و آن مساله حکم و دیگری اجرای حکم می باشد. در ادامه آن را توضیح خواهیم داد.
در قرآن کریم آیاتی درباره مشورت کردن وجود دارد به مانند...و شاورهم فی الامر..، یا و امرهم شوری بینهم... در این دو آیه خداوند مشورت در امر مردم را به مردم واگذار کرده است ولی در بعضی آیات خداوند مشورت کردن را ممنوع کرده است وآن مسائلی است ک به اصل دین برمیگردد، به مانند دوری از استکبار و طاغوت(قاعده نفی سبیل) یا جهاد... .
بنابراین مشخص می شود ک چیزی داریم به نام حکم که برای خداست و نمی توان در آن دخل و تصرف کرد به مانند جهاد و نماز و...و دیگری اجرای حکم به مانند کیفیت جنگ با کفار(جهاد) و...مثلا اینکه در جنگ احد مسلمانان چطور بجنگند با خود مردم است.
بنابراین شان و وظیفه ولی فقیه به عنوان متخصص در این زمینه ک با سازو کارهایی منصوب می شود پیدا کردن حکم است(آنهم با مشورت) نه اجرای حکم!
چرا اینگونه است؟
به این دلیل ک وقتی اجرای حکم با شکست انجام شد آن را بپای اسلام و خدا و.. نگذارند. به طور مثال شکست در جنگ احد را می توان به خدا و قرآن نسبت داد!؟ یا به عملکرد مردم. دلیل دیگر اینکه، مردم اگر انتخاب و اجرا نکنند دیگر مساله آزمایش و خطا بوجود نمی آید.
کمال و رستگاری یا بهشت و جهنم معنا پیدا نمی کند! بنابراین اجرا و عمل مردم آزمونی برای انسان هاست که در قرآن نیز یکی از اهداف خلقت انسانها در قرآن کریم بیان شده است.
بنابراین این نگاه برخی از مردم نمی تواند درست باشد ک ولی فقیه شخصا باید همه امور را بدست گیرد و خود برای مبارزه با فساد دست به کار شود! وظیفه ولی فقیه شناخت احکام اسلام و ابلاغ آن است(ابلاغ سیاست های کلی نظام) اجرای آن با دولت و زیر مجموعه آن است، تا مردم با اختیار خود در قبال رای ک میدهند احساس مسئولیت کنند!
بنابراین صحبت رییس جمهور ک روند تصویب برجام از شروع تا پایان را به اطلاع رهبری رسانده همراه با جزئیات درست نبوده، رهبری فقط اجازه مذاکرات را داده ان هم با شرایطی!
ک عمل نشد، و در جزییات دخالت نکردند، البته ولی فقیه با تشخیص مصالح اسلام و انقلاب یک چنین تصمیماتی میگیرند ولی کیفیت اجرا و قرارداد برجام با دولت بوده تا در قبال کارش پاسخگو باشد.
مسائل این چنینی در جامعه ما زیاد است ک چه آگاهانه و نا آگاهانه از سوی برخی مسئولین و مردم زده می شود که باید بیشتر در آن تفکر کرد.
اما در متن بالا اشاره شد ک ولی فقیه موظف به مشورت است ک جواب بخش دوم در آن است.
رهبری برای دادن حکم که نیاز به مشورت تخصصی دارد با نهادی به نام مجمع تشخیص مصلحت نظام مشورت می کند. در اینجا هر شخصی می تواند با نظر رهبری مخالفت کند و اشکالی هم ندارد یعنی در کیفیت اجرا و نظر تخصصی که رهبری میدهد(قبل از تصمیم نهایی) می شود مخالفت کرد.
بنابراین مشورت در اجرا حتی برای امام معصوم واجب است، که در قانون اساسی ما آمده است. ولی فقیه این کار را با مجمع تشخیص مصلحت نظام انجام می دهند
آیا واجب است به آن عمل کند؟ خیر
زیرا در درجه اول که مشورت با همه است یک دید کلی بدست می اورد و به آن تشخیص و تکامل می رسد و اگر به مرحله ای برسند ک بفهمند با حکم اسلام مخالفت دارد آن را رد می کنند و اگر ندارد قبول می کنند، اینجا می شود صدور حکم و نمی شود مخالفت کرد.
بنابراین قبل تز صدور حکم همه گونه مشورتی می شود انجام داد ومنعی وجود ندارد.
البته این چنین تصمیم گیری فهم آن بسیار ساده است. مثلا در تصویب قانون مجلس شورای اسلامی یا دولت هم نمی توان مخالفتی کرد چه برسد به احکامی ک به اسلام ربط دارد، همانگونه ک خلاف قانون عمل کردن جرم شناخته می شود و مجازات دارد.
در عین حال با این همه سازوکار کمیته 7نفره ای بر رهبری نظارت دارد که تعیین و تصمیمات رهبری خلاف اسلام یا خارج از وظایف ایشان نباشد!
این کمیته در هر زمانی می تواند صلاحیت رهبری را زیر سوال ببرد،اعضای این کمیته نباید هیچگونه وابستگی سببی یا نسبی با رهبری داشته باشند یا از منصوبین رهبری در پست های مختلف باشند تا بتوانند به وظیفه خود به خوبی عمل کنند.
البته عملکرد مقام معظم رهبری در این چندسال آنقدر درخشان بوده است ک دوست و دشمن به شایستگی ایشان اقرار کرده اند.
در عین حال با این همه سازوکار کمیته 7نفره ای بر رهبری نظارت دارد که تعیین و تصمیمات رهبری خلاف اسلام یا خارج از وظایف ایشان نباشد 
